لطیفه جنگی ( کوتاه و خواندنی)-برگزیده مجله پارسی نامه-
ارسال شده در
90/11/10:: 12:29 صبح
توسط امید
نزدیک عملیات بود همه بچه ها در منطقه بودند ، همه بودند ولی آب نبود از دیروز تموم شده بود دیگه داشت ظهر می شد از صبح بچه های پشتیبانی چندین بار با بی سیم تماس گرفته بودند:
- " آقا پس این 452 چی شد؟ "
(به دلیل شرایط حساس منطقه و شنود بی سیم توسط دشمن صحبت ها پشت بی سیم به صورت کد و رمز بود به عنوان نمونه 452 یعنی " آب آشامیدنی" )
و جوابی دریافت نکرده بودند. دیگه کاسه صبر فرمانده لبریز شد گوشی بی سیم رو گرفت و فریاد زد : " آقا پس این 452 چی شد؟ بچه ها از تشنگی هلاک شدن "
خدا رحمتش کنه معاون عملیات سپاه بانه و فرمانده گردان حضرت زهرا بود ، حاج حفظ الله عابدینی که در سال 67 آسمانی شد.
کلمات کلیدی :
» نظر